1400/3/29
کمپین های کرادفاندینگ (Crowdfunding) یا تامین مالی جمعی، مجموعه ای از فعالیت ها را در بر می گیرد که به صورت های مختلفی تعریف می شود ولی در عین حال، این تعاریف، عناصر و بخش های مشترکی دارند.
در واقع تامین مالی تنها بخش کوچکی از فرآیند یک کمپین کراودفاندینگ است؛ این بخش آنقدر کوچک است که به گفته بانک جهانی، تنها سه درصد فعالیتی است که روش کراودفاندینگ برای یک کسبوکار انجام میدهد. در عین حال افرادی هم که به دنبال عرضه ایده خود در یک پلتفرم کرادفاندینگ هستند به غیر از تامین مالی، به سرمایه نیز نیاز دارند و روش «کراودفاندینگ» یا «تامین مالی جمعی» میتواند هر دوی آنها را در اختیارشان بگذارد.
این روزها مفهوم کرادفاندینگ هر روز بیشتر مورد استقبال قرار میگیرد. هر روز پلتفرمها و کمپینهای جدیدتری راهاندازی میشود و هر روز مقالات علمی بیشتری در این حوزه انتشار پیدا میکند. به همین نسبت اهمیت توجه به ترجمه دقیق این واژه نیز افزایش مییابد. چراکه میتواند سطح انتظارات ما و مردم را نسبت به این روش تغییر بدهد. تاکنون عنوانهای مختلفی برای ترجمه این مفهوم در فضای علمی و کسبوکاری کشور ما استفاده شده است: «تامینمالیجمعی»، «تأمین سرمایه جمعی»، «تأمین جمعی سرمایه»، «جذب سرمایه مردمی» و … .
تفاوت اصلی این عبارتها در استفاده از واژههای «مالی» و «سرمایه» است. بعضی لفظ مالی را مناسب میدانند و برخی دیگر هم تعبیر سرمایه را؛ اما کدامیک از این تعابیر، ترجمه دقیقتری برای کراودفاندینگ است؟
ابتدا باید تفاوت بین واژههای «مالی» و «سرمایه» را بیشتر مورد بررسی قرار داد. مطابق تعاریف بانک جهانی از کراودفاندینگ، واژههای سرمایه و مالی تفاوت زیادی باهم دارند. میتوان گفت لفظ مالی، جزء کوچکی از مفهوم سرمایه است.
طبق تعاریف بانک جهانی، سرمایه به دو قسمت تقسیم میشود: «سرمایه مالی» و «سرمایه اعتباری».
هر چیزی که دارای ارزش پولی بوده و برای دستیابی به درآمدهای آتی مورد استفاده قرار می گیرد، میتواند شکلی از سرمایه مالی در کسب و کار باشد. اکثراً سرمایه مالی در شرکتها در قالب بدهی و حقوق صاحبان سهام شکل میگیرند و اندازهگیری آن ممکن است نشاندهنده ابعاد هر دو مورد مذکور (بدهی و حقوق صاحبان سهام) باشد. سرمایه مالی، خود به دو دسته «فیزیکی» و «پولی» تقسیم میشود. یعنی بخش مالی سرمایه شما شامل همه آن چیزی است که ارزش مالی داشته باشد، از پول شما گرفته تا امکانات سختافزاری و فیزیکی کسب وکار شما مانند کارگاه، دفتر کار، میز، صندلی و غیره.
از سوی دیگر، سرمایه اعتباری هم شامل چهار دسته میشود که شاید ارزش مستقیم پولی و مالی نداشته باشند اما ارزش سرمایه را برای یک فرد و یک کسبوکار دارند و البته نسبت به سرمایه مالی، نقش جدیدتری را در جهان امروز ما بازی میکند.
این چهار دسته عبارتاند از: سرمایه اجتماعی، سرمایه انسانی، سرمایه سازمانی و سرمایه ارتباطی.
براساس گزارش بانک جهانی، در کشورهای توسعهیافته سرمایه مالی تنها سه درصد از سرمایه کسبوکارها را تشکیل میدهد و 97 درصد سرمایه های کشورها از بخش اعتباری تأمین میشود. این مسئله خود به تنهایی اهمیت بخش اعتباری را نسبت به مالی نشان میدهد.
حتی میتوان گفت وجود سرمایه اعتباری در یک کسبوکار میتواند ما را از سرمایه مالی نیز بینیاز کند، اما کمبود سرمایه اعتباری میتواند ضربه اساسی به کسبوکار بزند، ضربهای که با سرمایه مالی قابل جبران نیست. پس اهمیت سرمایه های اجتماعی، انسانی، ارتباطی و سازمانی هر کسب و کار، اینجاست که نمایان می شود.
حال سؤال این است که کراودفاندینگ برای کسبوکارها تامین «سرمایه» میکند یا صرفا تامین «مالی»؟ در واقع کرادفاندینگ، هر دو کار را برای کسب و کارها انجام می دهد.
براساس تجارب کشورهای توسعه یافته، تأمین مالی تنها یکی از آوردههای کراودفاندینگ برای کسبوکارهای نوپا است، که تازه، مهم ترین آورده هم محسوب نمی شود.
کرادفاندینگ آوردههای مختلفی را برای یک ایده به همراه دارد. برای مثال اگر شما یک ایده در ذهن دارید که بازار آن را نمیشناسید و به آن مطمئن نیستید، مهمتر از تامین مالی برای ایده شما، برآوردی دقیق و واقعی از حجم بازار ایده است تا بتوانید تصمیم بگیرید ایده را اجرایی کنید یا خیر.
آیا محصول یا خدمت شما برای مردم جذاب است و حاضرند برای استفاده از آن پول خرج کنند؟
روش کراودفاندینگ میتواند بازار ایده شما را بسنجد. بنابراین وقتی یک ایده در پلتفرم معرفی میشود، مردم آن را میبینند و اینجاست که مشخص میشود این ایده جذاب است یا نه، همچنین با طرح ایده در پلتفرم کمپین کرادفاندینگ و استقبال مخاطبان، می توانید برآوردی از حجم بازار ایده خود داشته باشید.
مزیت کرادفاندینگ در این است که را قبل از عملی کردن ایده می توانید برآوردی از میزان موفقیت ایده خود و بازار آن به دست بیاورید، قبل از اینکه ساعتها برای اجرای آن زمان و هزینه مالی صرف شود. بنابراین به کمک روش کراودفاندینگ میتوانید ایده خود را به آزمون بگذارید و بر اساس نتیجه ارزیابی ها، بهتر تصمیمگیری کنید.
از طرف دیگر همین فرآیند یک بازار هدف را برای محصول یا خدمت شما ایجاد میکند، افرادی که از ایده شما حمایت کردهاند در واقع آن را پیشخرید کردهاند، پس ریسک شما برای تولید آن کاهش مییابد، چرا که بازار اولیه خود را بهدست آوردهاید.
یکی دیگر از مزایای کراودفاندینگ، تقویت بازاریابی است. افرادی که ایده شما را پسندیدهاند و از آن حمایت کردهاند، احتمالا ایده شما را تبلیغ هم خواهند کرد. با خلق چند انگیزه در آنها، هم دوست دارند محصول شما تولید شود، هم میخواهند محصولی که پیش خرید کردهاند به دستشان برسد. پس در بین دوستان خود آن را تبلیغ میکنند و این یک سرمایه اجتماعی بزرگ است.
مزایای زیادی را میتوان برای این روش تامین مالی بیان کرد. مثل ارتباط مؤثر و مفید صاحب ایده با حامیان، که میتواند برای تامین ایدههای بعدی هم مؤثر باشد و در واقع شکلی از سرمایه ارتباطی است.
بنابراین افرادی هم که به دنبال عرضه ایده خود در یک پلتفرم کراودفاندینگ هستند فقط نیاز به تامین مالی ندارند، بلکه به سرمایه نیاز دارند؛ آنچه که روش «کرادفاندینگ» یا «تامین مالی جمعی» میتواند هر دوی آنها را در اختیارشان بگذارد.