1399/3/31
مفهوم تامین مالی جمعی برای دوره ی کنونی نیست. در گذشته ی تاریخی بسیاری از ملت ها از جمله ایرانیان این فرایند به شیوه های مختلف انجام میشده است. اتفاق ویژه ای که در دوره ی کنونی رخ داده این است که، این فرایند استاندارد شده، و تجربیات جهانی آن جمع گردیده و تبدیل به دستورالعمل هایی مشخص شده است.
ازآنجاییکه تمام فعالیتهای خیریه نوعی از تأمین مالی جمعی هستند، لذا قدیمیترین سابقه تأمین مالی جمعی مربوط به قدیمیترین خیریههاست. در خیریه ها نیز برای انجام پروژه های مشخص حمایتی، گروهی از افراد جمع شده، و سرمایه های کم و زیاد ولی پرتعداد خود را به اشتراک میگذارند تا مشکلی حل شود.
با گذشت زمان پروژههایی خاص غیر از خیریهها از طریق تأمین مالی جمعی تأمین سرمایه کردهاند. در ابتدا، تعداد این پروژهها بسیار محدود بود، و از لحاظ اهمیت جزو موارد خاص و حتی ملی برای یک کشور محسوب میشد. مهمترین نمونه آن پروژه ساخت “مجسمه آزادی” اصلیترین نماد آمریکا است. این برج که در سال 1876 احداث شده و هزینه ساخت آن از طریق مردم کشورهای فرانسه و آمریکا تأمین شده است. مردم فرانسه هزینه ساخت بدنه مجسمه و مردم آمریکا هزینه ساخت سکو و ستون مجسمه را تأمین کردند. این هزینهها از طریق برگزاری اجتماعات، برپایی رویدادهای فرهنگی مانند تئاتر و موسیقی، حراجهای هنری، مسابقات ورزشی و … تأمین شده است
فردریک بارتولدی، مجسمهساز فرانسوی و طراح این مجسمه، به مردمی که به ساخت این مجسمه کمک میکردند، یک نمونه کوچک از مجسمه را اهدا میکرد که نام کمککننده بر آن حک میشد، که این مدل از پرداخت پاداش، امروزه نیز بهعنوان یکی از روشهای تأمین مالی جمعی استفاده میشود.
شیوههای نوین تأمین مالی جمعی که از فعالیت صرف در حوزه امور خیریه فراتر رفته و حوزههای بسیار متنوعتری را پیش پای افراد گذاشته است، مربوط به دوران معاصر است. این حوزههای جدید و گونههای نوین تأمین مالی جمعی نیاز به بسترهایی دارد که در گذشته وجود نداشته که مهمترین آن فضای وب و اینترنت است.
با گسترش اینترنت، و در ادامه روند رشد مفهوم تأمین مالی جمعی، این روش با رویکرد اهدا و پاداش ادامه پیدا کرد که در آن، افرادی که به سایتهای پرداخت آنلاین دسترسی داشتند، بنا به سلیقه و انتخابشان میتوانستند به پروژههایی کمک کنند، ولی نکته مهم اینجا بود که این پروژهها بهصورت موردی و پراکنده معرفی میشدند و هیچ پایگاه داده مستقل و در دسترسی وجود نداشت.
در سال 1997 یک گروه راک انگلیسی به نام ماریلیون برای یک برنامه خود در آمریکا از طریق اهدای آنلاین هوادارانش 60.000 دلار جمعآوری کرد؛ این اتفاق یک موفقیت بود و منجر به شکلگیری آرتیست شِیر شد، این اولین پلتفرم اختصاصی تأمین مالی جمعی بود.
در سال 2000 خیلی از خیریهها از این ایده بهرهبرداری کردند و سعی کردند از این پتانسیل تأمین مالی استفاده کنند. پروژههای خیریه برای اهداف مختلف راهاندازی شد، پروژههایی برای تأمین مالی عملهای جراحی، معالجه بیماریها، خیریهها با بسیج کردن عموم مردم موفق شدند کمپینهایی زیادی را به سرانجام برسانند.
در سال 2005 مدل وام مستقیم، با پیدایش کیوا پا به عرصه تأمین مالی جمعی گذاشت. کیوا پلتفرمی بود برای تسهیل وام دادنِ مناطق پیشرفته دنیا به مناطق محروم. این پلتفرم بسیار موفق بود و توانست مجموعاً 834 میلیون دلار وام بدهد که متوسط وامها 410 دلار بود و توانست بیش از 98 درصد این وامها را وصول نماید.
بحران مالی سال 2008 در جهان را میتوان یکی از عوامل اصلی ظهور و گسترش تأمین مالی جمعی به شکل ساختارمند دانست. همواره در بحرانهای مالی، فکر پیدا کردن راههای جایگزین برای روندهای اقتصادی معمول، قوت بیشتری میگیرد. به علت تمایل کم بانکها به دادن وام، کارآفرینان شروع به جستجوی راههای دیگری برای جذب سرمایه کردند. مشکلاتی که صنعت گران و کارآفرینان و سرمایهگذاران خردهپا در جمعآوری سرمایه داشتند، منجر به گسترش سرمایهگذاری سنتی (که توسط دوستان و فامیل صورت میگرفت) به شکل تأمین مالی جمعی شد.
حوزههای فعالیت تأمین مالی جمعی از فعالیتهای خیریهای صرف بسیار گسترش پیدا کرد و بعد از ورود به حوزه هنر و بهخصوص فعالیتهای تصویری و نمایشی، وارد حوزه سیاست هم شد. باراک اوباما در سال 2008 کمپینی برای تأمین هزینههای تبلیغاتی خود راهاندازی کرد. در انتهای این کمپین اوباما بیش از 500 میلیون دلار از 6.5 میلیون اهدای آنلاین جمعآوری نمود. او با این کمپین نهتنها هزینههای خود را تأمین کرد، بلکه توانست آراء خود را نیز بالا ببرد، چراکه حامیان او احساس کردند که در حال ایجاد تغییری واقعی هستند و صدایشان شنیده میشود.
در سال 2009 کیک استارتر کار خود را شروع کرد. این پلتفرم برای کمک به تأمین مالی کسبوکارهای جدید و نوآورانه شکل گرفته و به تأمین مالی ایدههای جدید و فنّاوری کمک میکند. امروز طبق آمار این سایتT تاکنون 2 میلیارد پرداخت در پروژههای مختلف این سایت صورت گرفتهT که از طرف 10 میلیون حامی بوده است.
در سال 2011 وبگاه میکروونچر بر اساس مدل سهام که درواقع پیچیدهترین مدل تأمین مالی جمعی است شروع به کار کرد. میکروونچر بهعنوان یک کارگزار عمل میکند و درواقع میکروونچر توانست ارتباط بین سرمایهگذاران معتبر و غیر معتبر و بنگاههای نوپایی که به دنبال تأمین مالی بودند را برقرار کند
این مدل امروزه به بلوغ زیادی رسیده و تقریباً برای تأمین سرمایه در هر حوزهای از فرهنگ و هنر و رسانه تا کارآفرینی و نوآوری و ایدههای خلاق فناورانه و …. گسترش پیدا کرده است. پلت فرمها هم در سالهای اخیر گسترش زیادی داشته و پلت فرمهای تخصصی زیادی به وجود آمده است.
پلت فرم همرس مجموعه ای از تجربیات جهانی در حوزه تامین مالی جمعی را گردآوری کرده و آن را در اختیار فیلم سازان ایرانی و صاحبان ایده های خلاق قرار میدهد. تامین مالی جمعی در پلت فرم همرس به شیوه ی پاداش است و افراد در قبال حمایت از یک پروژه پاداشی غیرمادی ولی ارزشمند دریافت میکنند.
برای مردم ایران که سابقه ی بسیار خوبی در حمایت از یکدیگر برای حل مشکلات دارند، ادامه این مسیر در پلت فرم همرس کمک زیادی به نهادینه شدن فرهنگ و عادتِ کمک های فرهنگی و هنری در ایران خواهد کرد.